در جلسه مصاحبه ی کاری چه بگوییم و چگونه بگوییم؟

یکی از چالشهای اصلی دههی سوم زندگی کاری ما، نحوهی برخورد اصولی و معرفی درست خود در جلسه مصاحبه کاری است. از جمله درخواستهای کلیشهای که زیاد شنیدهایم، «از خودتان برایم بگویید» است. برای خیلیها، پاسخ به این پرسش کار به نظر سادهای میرسد. چون احساس آزادی و راحتی دارند و فکر میکنند هر برشی از تجربهی کاری و تحصیلی خود برای کارفرما پذیرفتنی است. اما به شکل خلاصه در همین ابتدا باید بگویم که پاسخ به این پرسش ساده، هرگز ساده نیست.
چون دقیقا ما نمیدانیم که هدف و مقصود مصاحبهکننده از این پرسش چیست و دنبال شنیدن چه جوابهایی است. بنابرین برای آمادگی در جلسه مصاحبه و جواب به این سوال باید با طرح و برنامه باشیم. باید در خودآگاه خود در مورد این موضوع زیاد اندیشیده باشیم.
من سُهی شیرازی هستم. میخواهیم در این فرصت، اندکی آمادگی و موفقیت مان در جلسه مصاحبه کاری را بالاتر ببریم. همراهم باشید.
از تکرار در جلسه مصاحبه کاری نترسیم
ذهن انسان به شکل ناخودآگاهی از تکرار گریزان است. اما اگر بدانیم که با هر بار تکرار، به دستاورد جدیدی میرسیم، دیگر تکرار برایمان ناخوشایند نیست. سعی کنیم در هر جلسه مصاحبه کاری و در پاسخ به سوال «از خودتان برایم بگویید»، خلاقیت داشته باشیم. از کلمات دقیق و جلمهبندی زیباتری استفاده کنیم.

داستانگویی را تمرین کنیم و سعی کنیم سطح تبحر خود در این کار را بیشتر کنیم. گاهی آزمون و خطا برای گرفتن مناسبترین نتیجه، راه درستی است. همواره در جلسه مصاحبه به نتیجه فکر کنیم. باید مخاطب بتواند از هر جملهی ما، نتیجهای استنباط کند. اما رسیدن به چه نتیجهای مطلوب است؟
فراتر از رزومهی خود باشیم
جای شکی نیست که رزومه متقاضی باید کامل و بدون ابهام باشد. اما میتوانیم برخی جزئیات و داستانگوییها را برای جلسه مصاحبه نگه داریم. این استراتژی به ما کمک میکند تا در جلسه مصاحبه کاری برای کارفرما خستهکننده نباشیم.

بدیهی است که در روز مصاحبه قرار نیست دقیقا شبیه صفحهی لینکداین خود باشیم. مصاحبه شغلی قرار نیست تبدیل به مونولوگی کسلکننده برای طرفین باشد. بلکه باید نشان دهیم چرا تواناییهای ما منطبق با نیازهای شرکت است. حرفهایمان باید اثبات کند که ما بهترین فرد برای این موقعیت شغلی هستیم. اگر هم در مورد تواناییهای خود شک داریم، باید بدانیم که اگه فرد توانایی نبودیم، هرگز به قرار جلسه مصاحبه کاری دعوت نمیشدیم. پس به خودمان ایمان داشته باشیم.
جلسه مصاحبه کاری و سه ویژگی برتر خود
در روز مصاحبه باید قادر باشیم با آمادگی بالا در مورد سه ویژگی خود صحبت کنیم. قرار نیست بگوییم که فردی باهوش، سختکوش و وفاداری هستیم. بلکه قرار است در مفهوم نشان دهیم که فرد باهوشی هستیم.

مثلا با نحوهی پاسخ دادنمان، نوع پرسشهایمان، پرهیز از اشتباهات کلامی و داشتن پیغامی روشن از خودمان میتوانیم هوش خودمان را نشان دهیم. یا تجربهی کاریمان میتواند فریاد بزند که ما فردی وفادار و پرتلاش نسبت به شرکتهای قبلی خود بودهایم. یا میتوانیم بگوییم که چه کمکی به مدیرمان یا کارهای داوطلبانه داشتهایم.
چقدر برای معرفی خود در جلسه مصاحبه کاری زمان بگذاریم؟
جوابمان به سوال «از خودتان برایم بگویید» نباید بیشتر از دو تا سه دقیقه طول بکشد. نباید جوابمان به شکلی که برای شنونده واضح است، حفظشده باشد. علاوه بر این، روی بحثهای خود باید تسلط داشته باشیم. یعنی بهتر است نقاط ابتدا و انتهای تجربههای خود را بدانیم و از طولانی بودن گفتههایمان جلوگیری کنیم. این طور سبب میشود تا کارفرما داستان ما را به خوبی دنبال کند و بهتر شنیده شویم.
نیازهای شرکت را بشناسیم
برای اینکه نیازهای یک شرکت را درک کنیم، باید توضیحات آن موقعیت شغلی را به دقت بررسی کنیم. یعنی روی کلیدواژگانی مثل «لازم است»، «ویژگیهای ضروری» یا «بسیار مطلوب است» تمرکز کنیم. یا میتوانیم از روی ویژگیهایی که با «بهتر است» شروع میشوند، بگذریم. بهتر است تمرکز اصلی خود را روی سو تیترهایی مثل «چیزی که ما نیاز داریم» و «ما دنبال فردی هستیم که» بگذاریم. چون این عبارتها مستقیما به ما سرنخ میدهند.

قبل از جلسه مصاحبه کاری، باید در مورد فرهنگها و ارزشهای اصلی شرکت تحقیق کرده باشیم.
گاهی ممکن است برایمان پیش بیاید که تواناییهایمان با تمام شرایط کاری کارفرما تطابق داشته باشد، اما نام آن موقعیت شغلی برایمان کاملا بیگانه باشد. این موضوع ممکن است به خاطر تفاوت دیدگاه کارفرماها باشد. بنابراین باید پروفایل و رزومهی خود را به گونهای تنظیم کنیم که با طیف وسیعی از موقعیتها، تناسب و همخوانی داشته باشد.
شاید یک مثال بتواند موضوع را شفافتر کند. تخصص من محتوا و سئو است. اما من میتوانم از پس موقعیتهایی مثل استراتژیست محتوا، مدیر شبکههای اجتماعی، کارشناس سئو، کپیرایتر یا حتی کارشناس روابط عمومی بربیایم.
اطلاعاتمان در مورد شرکت هدف را بالاتر ببریم
اینکه شرکتی که میخواهیم برایش کار کنیم، چقدر محیطش خشک یا چقدر دارای شوخطبعی و سرگرمی است، بسیار تعیینکننده است. شاید نتوان این سوال را به شکل مستقیم در جلسه مصاحبه کاری پرسید. اما میتوان از لحن بیان شرکت در صفحهی موقعیت شعلی، این موضوع رو لمس کرد. اگر شرکتی از تکلف در نوشتار استفاده میکند و به بعد سرگرمی در کار بهایی نمیدهد، معنایش این است که با شرکتی بسیار رسمی مواجه هستیم و کارکنان باید کاملا در کار جدی باشند، مثل شرکت ایرانخودرو. اما اگر در شرایط شغلی قید شده باشد که بهتر است کارجو حس شوخطبعی داشته باشد. یا شاد بودن نیروی انسانی برای شرکت ارزش و اولویت به حساب میآید، معنایش این است که با شرکتی دوستداشتنی روبرو هستیم، مثل دیجیکالا.

صفحهی «دربارهی ما» شرکتها میتواند خیلی چیزها را لو دهد. به راحتی میتوانیم متوجه فرهنگها و ارزشهای اصلی بیزینسها شویم. مثلا اگر در صفحهی«دربارهی ما» شرکت ایران نوین بروید، متوجه میشوید که راضی نگه داشتن مشتریان و انجام تمام و کمال پروژهها برایش از هر چیزی مهمتر است. اما اگر در صفحهی «به ما بپیوندید» شرکت آپارات مراجعه کنید، متوجه میشوید که نیروی انسانی چقدر برای آپارات اهمیت دارد. عموما شرکتهایی که از منابع انسانی خود حمایت میکنند و سعی میکنند تعادلی بین کار و زندگی کارمندان خود ایجاد کنند، شرکتهای موفقتری در حوزهی کاری خود هستند.
دروغ نگوییم،اما شاخ و برگ بدهیم
سعی کنیم واقعیت گذشتهی کاری و تواناییهای خودمان را به نوعی بیان کنیم که با کار جدید هماهنگی دارد. برای این کار میتوانیم اندکی اتفاقات را زیباتر جلوه دهیم.

مثلا اگر سهم کوچکی در موفقیت یک کسب و کار داشتیم و هدف شرکت جدید همین است، میتوانیم بگوییم که ما توانستیم رتبهی الکسای فلان شرکت در ایران را به زیر ۱۰۰ برسانیم و فروش ماهیانهی شرکت را به این مقدار برسانیم. اما هرگز نباید عنصرهای اصلی داستان خود را خیالبافی کنیم. این طور فکر کنیم که فرد روبروی ما میتواند هر میزان از دروغ و بزرگنمایی را متوجه شود.
چگونه برای مصاحبه کاری تمرین کنیم؟
مرور ذهنی تمام چیزهایی که تاکنون یاد گرفتیم، میتواند مفید و تاثیرگذار باشد. اما فراموش نکنیم کاری که در نهایت میخواهیم انجام دهیم، عملی است. پس باید به هماهنگی ذهن و عضلات برسیم و بتوانیم آنچه را که میخواهیم به زبان بیاوریم.

روبروی آینه و با صدایی بلند و با اعتماد به نفس به این سوال پاسخ دهیم. با خودمان مرور کنیم که این یک کار فیزیکی است و به تمرین و مهارت زیادی نیاز دارد.
کلیدواژههایی که باید یا نباید در جلسه مصاحبه کاری بگوییم
هیچ چیز مانند مهارت کار تیمی برای کارفرما اهمیت ویژهای ندارد. برای همین باید با واژگان خود نشان دهیم که فردی هستیم که اهل کار گروهی هستیم. برای این کار میتوانیم از ضمیر «ما» به جای «من» در اکثر جملههای خود استفاده کنیم.
صحبت از موفقیتهای کاری گذشته برای مصاحبهکننده میتواند بسیار شنیدنی باشد. اگر بتوانیم تنها کمی آمار و ارقام را چاشنی صحبتهای خود کنیم، گفتههایمان باورپذیرتر و حقیقیتر به نظر میرسند.

اگر برای یک موقعیت شغلی برتر یا مدیریتی اقدام نکردهایم، میتوانیم روی کلیدواژهی «مدیریت» مانور دهیم. شنوندهی ما در جلسه مصاحبه کاری دوست دارد تا با فردی متعهد و مسئولیتپذیر روبرو شود.
در روی مقابل، هرگز به مصاحبهکننده نگوییم که تا به حال این کار را انجام ندادهایم. حتی اگر تجربهی کاری مرتبط با این کار را نداشتهایم، طوری سخن بگوییم که شنونده شور و اشتیاق ما برای یادگیری و گرفتن یک موقعیت شغلی جدید را درک کند.
ابراز تفاخر و غرور نمیتواند از ما فردی لایق برای آن موقعیت شغلی بسازد. پس عبارت «همه کار میتوانم انجام دهم» را از سخنانمان حذف کنیم.
یک مثال از جلسه مصاحبه کاری
فرض کنید که من (سهی شیرازی) به عنوان کارشناس محتوا و سئو برای شرکتی به نام «دیجیتالیها» به قرار مصاحبه دعوت شدهام. حالا میدانم که مدل معرفی غلط چیست و میخواهم تنها از مدل درست پیروی کنم.

مصاحبهکننده از من میپرسد: «از خودتان برایم بگویید…»
میگویم: «همیشه از خواندن و نوشتن لذت میبرم. یاد دادن و سرگرم کردن مردم با کلمات، هنر اصلی من هست. برای اینکه نویسندهی خوبی بشم، زمان و انرژی زیاد گذاشتم. با افراد حرفهای مثل خسرو نقیبی و محمدجوادترابی دورهی داستاننویسی گذراندم. و تجربهی کار در بهترین فروشگاه اینرنتی ایران یعنی دیجیکالا را داشتم. ما در دیجیکالا تونستیم به رتبههای تک رقمی الکسا برسیم و با سرعت زیاد، پلتفرمهای جدیدی را راهاندازی کنیم. بهترین معلم من کتاب و یوتیوب بوده و هست. از نوشتههای جورج اورول لذت میبرم و زمان زیادی برای یادگیری مارکتنیگ در دنیای وب گذاشتم. نتیجهی کار تجربهی گران و ارتباط گسترده با بهترین شرکتهای ایران است. یه وبلاگ شخصی دارم که جلوه و نمودی از یادگیریها و تجربههای من در این مدت است.»